[اِ تِ] (ع مص) تملک. بملک گرفتن. تصرف.

فرهنگ معین

استملاک

(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) تملک، به ملک گرفتن، تصرف کردن.

فرهنگ عمید

استملاک

(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] [estemlāk] جایی را ملک خود قرار دادن و آن را مالک شدن.

تسخیر، تصرف، تملک

فراگيري , اکتساب , استفاده , مالکيت , تصرف , تصاحب , تملك