[اِ تِ] (ع مص) نیکو شمردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). پسندیدن. ستودن. نیک شمردن. (غیاث). ضد استقباح. نیکو داشتن. و منه الاستحسان عند اهل الرأی.
(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) ۱- نیکو شمردن. ۲- پسندیدن، نیکو جلوه دادن.
(اسم مصدر) [عربی] [estehsān] ۱. (فقه) ترک کردن قیاس بهوسیلۀ فقیه یا قاضی و اختیار کردن آنچه برای مردم آسانتر است. ۲. [قدیمی] نیکو شمردن؛ ستودن.
در فقه اسلامی، «اِستِحسان» بهمعنای نیکگزینی یا ترجیح دادن یک حکم فقهی بر حکم حاصل از قیاس است، آنهم زمانی که نتیجهٔ قیاس دشوار، ناموجه یا نارسا بهنظر برسد. در چنین مواردی، فقیه با تکیه بر دلایلی نیرومندتر مانند قرآن، حدیث، ضرورت یا مصلحت، حکمی متفاوت را برمیگزیند. واژهٔ استحسان در اصل به معنای «نیک دانستن» است، و در اینجا بهمعنای گزینش حکم بهدلیل مصلحت یا تشخیص برتر فقهی بهکار میرود.