[اِ تِ] (ع مص) بدل گرفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). گرفتن چیزی را بدل چیزی. (منتهی الارب). مبدل کردن چیزی را بچیزی. بدل کردن چیزی جای چیزی. || خواستن چیزی را عوض چیزی. (منتهی الارب). اقتیال. استیهار: و ان اردتم استبدال زوج مکان زوج و آتیتم احدیهنّ قنطاراً فلاتأخذوا منه شیئاً أ تأخذونه بهتاناً و اثماً مبیناً (قرآن 4/20)؛ و اگر خواهید بدل گرفتن زنی بجای زنی دیگر و داده باشید یکی از ایشان را مال بسیار پس بازمگیرید از آن مال چیزی را. آیا فراگیرید آن را از راه تزویر و بزه هویدا. (تفسیر ابوالفتوح چ1 ج1 ص736).
(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.)۱ - عوض کردن، بدل نمودن. ۲- چیزی را به جای چیزی دیگر خواستن.
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] [estebdāl] تبدیل شدن چیزی به چیز دیگر؛ جابهجایی؛ تغییر.