[اُ رُ] (نف مرکب)(1) کفشگر. کفاش. اسکاف. کفش دوز. حَذّاء.
(~.) (اِفا.) کفشگر، کفش دوز.
(اسم، صفت فاعلی) [روسی. فارسی] [orosiduz] کفشدوزی که ارسی میدوزد.