[اِ] (ع مص) میراث یافتن. (تاج المصادر بیهقی). میراث بردن: انا نحن نرث الارض و من علیها و الینا یرجعون. (قرآن 19/40). بعضی بطریق ارث دست در شاخی ضعیف زده. (کلیله و دمنه). || (اِ) آنچه از مال مرده به وارث رسد. مرده ریگ. مردریگ. مرده ری. مردری. تَرکَه. متروکات. بازمانده. میراث. (مهذب الاسماء). وامانده. تُراث. ماترک.

[اَ] (ع مص) ورغلانیدن بعضی بر بعضی. برانگیختن فتنه میان قومی. (آنندراج). || برافروختن آتش را. آتش افروختن. (غیاث).

[اَ رَث ث] (ع ص) کهنه. (منتهی الارب).

[اُ] (ع اِ) نوعی خار. خاریست. (منتهی الارب).

[اُ رَ] (ع اِ) جِ اُرثه، بمعنی حدّ فاصل میان دو زمین.

( اِ ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) سهم بردن از اموال شخص مرده. ۲- (اِ.) آنچه از مال مرده که به بازماندگانش رسد، مرده ریگ، مُردَر، ارثیه. ؛~ بابای کسی کنایه از: مال و ثروت شخصی کسی.

(اسم) [عربی] [ers] ۱. (حقوق) مالی که از مرده به وارث می‌رسد. ۲. (اسم مصدر) منتقل شدن ویژگی‌هایی از پدرومادر به فرزند، مانند رنگ چشم، بیماری، و مانند آن. ۳. [قدیمی] سهم بردن از دارایی و ثروت شخص مرده؛ میراث بردن.

ارثیه، ترکه، متروکات، مرده‌ریگ، میراث

ميراث , ترکه , ارثي که بنا بوصيت رسيده , دارايي منقولي که بارث رسيده باشد

ارث به کلیه اموال، عنوان‌ها، بدهی‌ها، حقوق و وظایف شخص پس از مرگش گفته می‌شود که به شخص دیگری منتقل می‌گردد. ارث به مدت طولانی نقش اساسی در جوامع بشری داشته‌است. مجموعه قوانین انتقال ارث در جوامع مختلف متفاوت و در طول زمان تغییرات بسیاری کرده‌است.

ﻟﻮﮎ ﺍﻭﻳﺘﻨﻬﺎﻭ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺭﺙ: ﺧﻼﺹ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﻳﮏ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺁﻧﻠﯽ ﺑﻴﺘﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﺭﺛﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ , ﻧﺸﺎﻧﺔ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻳﺎﻓﺖ. ﻟﻴﻼ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻃﻠﺐ ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻫﯽ ﺷﻤﺎ ﻭﺻﻮﻝ ﻣﻴﺸﻮﺩ. ﺩﺭ ﺳﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﻭﻳﺎﻫﺎ ﺁﻣﺪﻩ: ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺙ ﻣﻴﺮﺳﺪ: 1- ﻳﻚ ﻣﺮﮒ ﺩﺭ ﻓﺎﻣﻴﻞ 2- ﺩﺭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﻗﺖ ﻛﻨﻴﺪ. ﺍﺯ ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ﻧﺎ ﺷﻨﺎﺱ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺙ ﻣﻴﺮﺳﺪ: ﻣﻨﻔﻌﺖ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺎ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻋﻀﺎ ﻓﺎﻣﻴﻞ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﺭﺙ ﻣﺸﺎﺟﺮﻩ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ: ﺿﺮﺭ ﻣﺎﻟﻲ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻓﺎﻣﻴﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻭﺍﺭﺙ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ:ﺩﺭﻣﺸﻜﻼﺕ ﻏﺮﻕ ﻣﻴﺸﻮﻳﺪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺙ ﻧﻤﻴﺮﺳﺪ: ﻣﺮﮒ ﻳﻚ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻳﺎ ﻳﻚ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺭﺙ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ: ﻧﺎﻛﺎﻣﻲ ﻭ ﺷﻜﺴﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺭﺙ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ: ﭘﻮﻝ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﺭﺙ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ: ﻳﻚ ﺗﻐﻴﻴﺮﻣﻬﻢ ﺩﺭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺷﻤﺎ ﺭﺥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ.