[اَ ذَل ل] (ع ن تف) نعت تفضیلی از ذلّت. ذلیل تر. (غیاث اللغات). خوارتر : ندانستند [ کدخدایان غازی اریارق ] که چون خداوندان ایشان برافتادند اذلّ من النعل و اخسّ من التراب باشند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 219). سرجملهء حیوانات شیر است و کمترین و اذلّ جانوران خر. (گلستان).
(اَ ذَ لّ) [ ع. ] (ص تف.) ذلیل تر، خوارتر.
(صفت) [عربی: اذلّ] [قدیمی] [azal[l]] ذلیلتر؛ خوارتر؛ پستترین.