[اُ خُوْ وَ] (ع مص) برادری. اِخاء. مواخاه. اِخاوت. وخاء. وخائت : والی جوزجان میان ایشان بوساطت بایستاد و نصایح و مواعظ بلیغ تنبیه کرد تا مگر ایشانرا بر قانون اخوت و موافقت مستقیم بدارد. (ترجمهء تاریخ یمینی ص189). || برادر شدن. (تاج المصادر بیهقی). دوست شدن.

(اُ خُ وَّ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) برادر شدن، دوست شدن. ۲- (اِمص.) برادری.

(اسم مصدر) [عربی: اخوّة] [oxovvat] ۱. برادر بودن؛ برادری. ۲. دوستی برادرانه؛ دوستی خالص.

برادری، مواخات