[اَحْ] (ع اِ) جِ حین. وقتها. زمانها :
[اِحْ] (ع مص) مقیم گردیدن. هنگامی بجای ایستادن. (تاج المصادر بیهقی). || اِحیان اِبل؛ خداوند وقت دوشیدن شتر ماده گردیدن، یا خداوند وقت آگاه گردانیدن برای دوشیده گردیدن آنان. || رسیدن بوقت آنچه میخواهند کردن: اَحین القوم؛ حان لهم ما حاولوه. || هلاک کردن: احانه الله.
(اسم) [عربی، جمعِ حین] [قدیمی] [ahyān] = حِین