[اِ تِ] (ع مص) واداشته شدن. (تاج المصادر) (زوزنی). بازداشته شدن.

(اِ تِ) [ ع. ] (مص.) در حبس کردن، نگه داشتن چیزی.

(اسم مصدر) [عربی] [ehtebās] ۱. (پزشکی) = حبس‌البول ۲. [قدیمی] زندانی شدن؛ محبوس شدن. ۳. [قدیمی] قطع شدن؛ بریده شدن. ۴. [قدیمی] خودداری؛ امتناع.