[اِ] (ع مص) بتهامه درآمدن یا فروکش شدن در آن. (منتهی الارب). || ناگوار شدن. || ناموافق شمردن هوای شهری: اتهم البلد؛ ناگوارد شمرد آنرا. (منتهی الارب) . || رفتن بشتاب و بازایستادن. || بگرمای سخت رفتن.
[اِتْ تِ] (ع مص) تهمت نهادن بر کسی. ازنان. افتراء. کسی را بچیزی تهمت کردن. (تاج المصادر). || تهمت پذیرفتن. بدنام شدن.
(اِ تِّ) [ ع. ] ۱- (مص م.) تهمت زدن، بدنام کردن، افتراء. ۲- (مص ل.) بدنام شدن، تهمت پذیرفتن.
(اسم مصدر) [عربی] [ettehām] گمان بد دربارۀ کسی بردن؛ به کسی گناهی نسبت دادن؛ تهمت زدن؛ افترا زدن.
افترا، بهتان، تهمت، فریه
تهمت , اتهام , اعلا م جرم , تنظيم ادعا نامه
اتهام ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد: