[اَ] (ع ص، اِ) جِ بکر. دوشیزگان. دختران دوشیزه. (وطواط). بکر بالکسر؛ دوشیزه، یقع علی الرجل و المرئه. (منتهی الارب). رجوع به کلمهء دوشیزه و بکر شود.

[اَ] (اِ) اَبکاره. کشت و زرع. کشاورزی. حَرْث :

[اِ] (ع مص) بشبگیر رفتن. (زوزنی). بامداد کردن و کسی را بر آن داشتن. (تاج المصادر). پگاه برخاستن. (زوزنی). پگاه خیزانیدن. وارد شدن بر آب صبحگاهان. || شتاب نمودن. || (اِ) بامداد. (مهذب الاسماء). اول روز. مقابل عَشیّ.

(اَ) [ ع. ] (اِ.) جِ بکر؛ دوشیزگان، دختران دوشیزه.

(اِ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) پگاه برخاستن. ۲- (مص م.) بامداد از خواب بیدار کردن. ۳- (اِ.) بامداد.

(اسم) [عربی، جمعِ بِکر] [قدیمی] [abkār] ۱. = بِکر ۲. (صفت) [مجاز] تازه؛ بدیع.

(اسم) ‹ابکاره› [قدیمی] [abkār] ۱. کشت‌و‌زرع؛ کشاورزی: ♦ چو ورزه به ابکار بیرون شود / یکی نان بگیرد به ‌زیر بغل (ناصرخسرو۱: ۳۲۱). ۲. مزرعه: ♦ دریغ سی‌وسه باره زر و دروازه ده / دریغ حایط و قصرم زمین و ابکارم (سوزنی: ۶۴).

آبکار ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

  • دیانا آبکار (۱۸۵۹–۱۹۳۷)، سیاستمدار ارمنی
  • پطروس آبکار ، سیاستمدار ایرانی
  • پل آبکار، معمار نوگرای ایرانی ارمنی‌تبار
  • کلارا آبکار، مینیاتورساز و تذهیب‌کار ارمنی‌تبار اهل ایران
  • آبکار دبیر، چاپگر و کشیش اهل ارمنستان
  • موزه آبکار، یکی از ساختمان‌های مجموعه کاخ سعد آباد

موارد مصرف: كربوپلاتين در درمان كارسينوماي تخمدان، ريه، سر و گردن، بيضه، درمان سرطان اندومتر، مری، مثانه، سینه و رحم مصرف می شود.

نکات: 1- انفوزيون وريدي كربوپلاتين طي 60-15 دقيقه انجام شود. كربوپلاتين از طريق انفوزيون مداوم وريدي طي 24ساعت نیز قابل تجويز است. 2- تقسيم مقدار مصرف تام روزانه به 5 قسمت ممكن است شدت تهوع و استفراغ را كاهش دهد.

واژه های نزدیک