(اسم مصدر) [عربی: ابقاء] [ebqā] ۱. باقی گذاشتن؛ برجا گذاشتن چیزی. ۲. پایدار نگه ‌داشتن. ۳. [قدیمی] زنده داشتن. ۴. [قدیمی] رحم کردن به حال کسی؛ ترحم؛ شفقت.

بقا یا زنده‌مانی یا زنده ماندن، گرایش یک چیز برای ادامه دادن به موجودیت ضد شرایطی است که ممکن است آن را بکشد یا از بین ببرد. و این مفهوم را می‌توان در مورد یک موجود زنده.

واژه های نزدیک